افسردگی ، اعتیاد و پرخاشگری (مثلث روان نژندی)

مثلث روان‌نژندی متشکل(1)
فرانکل، افسردگى، اعتیاد و پرخاشگرى را مثلث روان نژندى مى نامد. او به پژوهشى اشاره مى کند که ربطى وثیق میان بى معنایى (آنگونه که با آزمون هاى «هدف زندگى» معین مى شود) و رفتارهایى چون بزهکارى و مصرف موادمخدر نشان مى دهد. او هشدار مى دهد که خشونت و مصرف موادمخدر و دیگر رفتارهاى منفى که در تلویزیون، سینما و حتى موسیقى غرب به نمایش درمى آید، تشنگان معنا را متقاعد مى کند که زندگى آنها فقط با تقلید آدمک وار از قهرمانهایشان بهبود مى یابد. به گفته او حتى ورزش نیز پرخاشگرى را ترویج مى کند.
درباره جنبه نخست، یعنى افسردگى، باید گفت که این وضعیت (یعنى افسردگى) اغلب به خودکشى منجر مى شود. ریشه این پدیده ، سرخوردگى و ناکامى وجودى است. در بیشتر آمارهاى به دست آمده، علت خودکشى «بى معنایى زندگى» ذکر شده است.
پژوهش هایى که در مورد علل رواج اعتیاد به موادمخدر (از قبیل مارى جوانا) انجام شده نشان از این امر دارد که مصرف زیاد موادمخدر با جست وجوى تجربه معنادار و کاهش فعالیت هدف دار بستگى دارد. بر طبق این پژوهش ها، دغدغه معناى زندگى نزد مصرف کنندگان مارى جوانا به مراتب شدیدتر از دیگران است.
در مورد پرخاشگرى مدتهاى دراز است که پژوهش ها براساس برداشت مکانیسمى از آن بوده است. این رهیافت همچنان براساس نظریه کهنه و منسوخ انگیزش است که انسان را موجودى در نظر مى گیرد که جهان را در نهایت به سطح ابزارى صرف در خدمت کاهش تنش هاى ایجاد شده توسط محرک هاى پرخاشگرانه یا لیبیدى در نظر مى گیرد به هر روى، برخلاف این مفهوم مبتنى بر نظام بسته، انسان در واقع موجودى است که در پى معنایى است که تحقق بخشد و انسان هاى دیگرى که با آنان مواجه شود و یقیناً این همنوعان و شریکان برایش معنایى فراتر از صرف وسیله اى براى ارضاى (محرک(2)) و غرایز جنسى و پرخاشگرانه دارند.
پس، روان درمانى، به طور کلى چگونه مى خواهد با این مثلث روان نژندى روبرو شود؛ چگونه مى تواند معضل افسردگى، اعتیاد و پرخاشگرى که بشر را زمینگیر کرده است حل کند؟
به گمان فرانکل، روان درمانى نوع بشر مستلزم انسانى کردن روان درمانى است. او براین باور است که اگردردهاى این دوران فائق آمدنى باشند، باید آنها را به درستى درک کرد، یعنى آنها را به عنوان معلول ناکامى وجودى دید و اگر قرار است سرخوردگى ها و ناکامى هاى انسان درک شود باید انگیزش هاى او را فهمید و به ویژه انسانى ترین انگیزش انسان که جست وجوى معنا است.(3)




============
پاورقی و منابع:
1 = mass neurotic triad
2 = impulse
3 = فریامنش، مسعود.(9 آبان 1385). تاملاتی در باره نظریه لوگوتراپی: پیروزی بر برهوت بی معنایی.روزنامه ایران شماره 3485

مشتاقانه منتظر دریافت نظرات شما دوستان عزیز هستیم